Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار جی پلاس، خانم معصومه حائری، همسر آیت الله شهید سید مصطفی خمینی و دختر آیت الله شیخ مرتضی حائری یزدی که خود از خاندان علم و فضیلت است، در گفت و گویی به ماجرای خواستگاری و ازدواج خود با ایشان پرداخته و در ادامه به روحیات و خلقیات همسر اشاره و او را فردی امروزی و مدرن معرفی کرده است. او در انتها به این پرسش که اگر قرار بود زمان به عقب برگردد، آیا باز هم حاج آقا مصطفی را انتخاب می کند، پاسخ مثبت داده و اضافه کرده است: حتماً؛ چون حاج آقا مصطفی را خیلی دوست داشتم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بخش هایی از این گفت و گوی خواندنی در ادامه مطلب آمده است: 

 

اگر درباره ازدواجتان با مرحوم حاج آقا مصطفی، خاطرات و نکاتی دارید بفرمایید.

در واقع من نمی‌ خواستم ازدواج کنم و قصد داشتم به درسم ادامه بدهم و به کشورهای خارجی سفر کنم؛ اما طبق رویه و روال خانواده‌ های سنتی، پدرم نظرش این بود که من ازدواج کنم و من هم قبول کردم و مرحوم حاج آقا مصطفی هم چون به پدرم علاقه داشت، از من خواستگاری کرد و پدرم نیز به جهت اعتمادی که به امام و حاج آقا مصطفی داشت جواب مثبت داد؛ اما مادرم گفت موافقت شما کافی نیست و خود دختر هم باید قبول کند و شما با اینکه این دختر هنوز آقا مصطفی را ندیده است، چطور با ازدواج این‌ها موافقت کردید؟! پدرم آدرس محل مباحثه حاج آقا مصطفی را به ما داد و گفت فردا با هم به محل بحث حاج آقا مصطفی بروید و پس از مباحثه ایشان را ببینید.

روز بعد من و مادرم به محلی که پدرم آدرس داده بود رفتیم و حاج آقا مصطفی را که در میان بقیه طلبه‌ ها مشخص بود و قد بلند و قیافه خیلی خوبی داشت و به نظرم مدرن و امروزی می‌ آمد دیدیم و با اینکه روحانی و ملبس بود، اما معلوم بود که با سایر روحانیون و طلاب تفاوت دارد.

من رضایت خودم را اعلام کردم و عقد خوانده شد و پس از یک سال ازدواج کردیم. حاج آقا مصطفی انسان خوب و فهمیده‌ ای بود و ما با هم جور بودیم و افکار و عقایدمان با هم هماهنگ بود. با پیش آمدن وقایع انقلاب و تبعید امام و حاج آقا مصطفی به ترکیه و سپس عراق(در همین رابطه بخوانید: علت تبعید امام به عراق)، من هم به همراه همسر امام به نجف رفتم و من نزدیک سه سال پدر و مادرم را ندیدم و در این مدت، امکان تماس تلفنی و حتی نامه‌ نگاری وجود نداشت و من هیچ خبری از پدر و مادرم نداشتم و نمی‌ دانستم در چه وضعیتی هستند، آیا زنده هستند یا نیستند و این وضعیت برای من که در اول جوانی بودم خیلی سخت بود...

 

شما در زمان تبعید امام و حاج آقا مصطفی در ترکیه به آنجا نرفتید؟

حاج آقا مصطفی خیلی دوست داشت من و بچه‌ ها هم به ترکیه برویم و در کنارشان باشیم، اما امام مخالفت کرده و گفته بود شرایط برای آمدن آن‌ها مناسب نیست. این نکته نیز جالب و گفتنی است که مرحوم حاج آقا مصطفی از حضور در نجف و در کنار برخی از روحانیونی که افکار متحجرانه‌ ای داشتند ناراحت بود.

 

همان‌طور که همه می‌دانند حاج آقا مصطفی در بیرون و با رفقا و دوستانش خیلی شوخی می‌کرد و اهل مزاح بود؛ آیا در خانه هم همین‌طور بود؟

همان‌طور که گفتم آقا مصطفی مثل بقیه آخوندها و روحانیون نبود و خیلی مدرن و امروزی بود و مثل برخی از روحانیون در خیلی از مسائل و موضوعات از جمله حجاب، سختگیری نمی‌ کرد و به من نمی‌ گفت این‌جوری رو بگیر یا آن‌گونه که در میان زنان نجف، به‌خصوص زن‌ های روحانیون متداول و متعارف بود، از من نمی‌ خواست مثل آن‌ها پوشیه بزنم؛ ولی دیگران در این زمینه سختگیری می‌ کردند و اگر بدون پوشیه بیرون می‌ آمدیم، به امام خبر و گزارش می‌دادند.

یادم هست یک روز که پوشیه‌ ام را روی صورتم نینداخته بودم، یک روحانی دنبالم آمد و گفت پوشیه‌ ات را روی صورتت بینداز، اما من اعتنا نکردم و به راهم ادامه دادم، ولی او دست‌بردار نبود و تا در منزل مرا تعقیب کرد و به دنبالم آمد و خانه را شناسایی کرد و بعداً قضیه را به حاج آقا مصطفی گفت، اما حاج آقا مصطفی که اصلاً به این چیزها اعتقاد نداشت، به جای اینکه دل به دل او بدهد، چند تا بد و بیراه به او گفت. آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و می‌ گفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمی‌ ماندم و به ایران برمی‌گشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران می‌ آمد دستگیر می‌ شد.

 

حاصل ازدواج شما با حاج آقا مصطفی چند تا فرزند است؟

خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آن‌ها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی مانده‌ اند.

 

علت وفات آن دو تا بچه چه بود و کجا از دنیا رفتند؟

هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم اینکه اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.

دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من می‌ گفتند که این فرزندم، پسر بوده و اطرافیانم برای اینکه من بیش از اندازه ناراحت نشوم، گفتند دختر بوده است.

 

شخصیت حاج آقا مصطفی چطور بود؟

حاج آقا مصطفی خیلی مدرن و امروزی بود و شباهتی به آخوندهای دیگر نداشت و مثل آخوندها نعلین نمی‌ پوشید و کفش‌هایش از خارج می‌ آمد و با این اوصاف زندگی کردن در نجف برای او خیلی سخت بود. آقا و حاج آقا مصطفی هر دو عجیب و غریب بودند؛ مثلاً آقا خیلی منظم و دقیق بود و همیشه دقیقاً سر وقت غذا می‌ خورد و در این زمینه این خاطره شنیدنی است که در زمان تبعید آقا در نجف، گاهی من و خانم به ایران می‌آمدیم و امام تنها بود و حاج آقا مصطفی برای اینکه ایشان تنها نباشد، پیش امام می‌ رفت و با ایشان غذا می‌خورد. یک روز حاج آقا مصطفی کمی دیرتر رفت و دید امام غذایش را سر وقت و مطابق معمول خورده و منتظر ایشان نمانده است. بعد از آن، هر روز حاج آقا مصطفی می‌رفت و موقع غذا خوردن، کنار امام می‌ نشست و فقط نگاه می‌ کرد و لب به غذا نمی‌ زد و امام هم انگار نه انگار، به غذا خوردن ادامه می‌ داد و اصلاً به حاج آقا مصطفی تعارف نمی‌ کرد تا غذا بخورد. پدر و پسر کار خود را بلد بودند.

 

حاج آقا مصطفی هم اهل تهجد و شب‌زنده‌داری و مناجات بود؟

بله و در کنار این تقیدات، خیلی مدرن و امروزی هم بود؛ به‌ طوری که وقتی مسافرت می‌ رفتیم، به من می‌ گفت عبا یا همان چادر عربی را از روی سرت بردار! من گمان می‌ کردم قصد شوخی دارد و سر به‌ سر من می‌ گذارد؛ اما دیدم خیلی جدی می‌ گوید وقتی بیرون می‌ آییم، چادر را بردار و روسری به سر کن و خوب و محکم ببند و لباس مناسب بپوش تا راحت باشی و به راحتی تردد کنی. خودش هم چندان در بند تقیداتی که آخوندها دارند نبود.

 

درباره ارتباط امام موسی صدر با حاج آقا مصطفی هم خاطره دارید؟

امام موسی صدر خیلی با حاج آقا مصطفی دوست بود و در نجف به منزل ما می‌ آمد و گاهی در منزل ما می‌ خوابید و یادم هست که چون قد بلندی داشت، پاهایش از پتو بیرون می‌ زد. ناگفته نماند که امام موسی صدر عاشق پدرم بود و برای نزدیکتر شدن به پدرم، از خواهرم که آن زمان حدود یازده سال داشت و کوچک بود خواستگاری کرد که پدرم گفت اولاً این دختر هنوز بچه است و ثانیاً با این قد بلند و سر به فلک کشیده تو، شما از نظر ظاهری هم تناسبی با هم ندارید. خواهرم ده سال از من کوچکتر است و درس‌خوانده است و تحصیلات عالیه دارد و در قم زندگی می‌ کند و الان که من زمین‌گیر شده‌ ام، تلفنی با هم ارتباط داریم.

 

اگر زمان به عقب برگردد و خانم معصومه حائری یزدی جوان شود و حاج آقا مصطفی دوباره از ایشان خواستگاری کند، آیا جواب ایشان مثبت است؟

حتماً؛ چون حاج آقا مصطفی را خیلی دوست داشتم.

 

برگرفته ازمجله حریم امام

منبع: جماران

کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا سید مصطفی خمینی افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا حاج آقا مصطفی حاج آقا مصطفی مدرن و امروزی دنیا رفت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۴۱۶۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت تکان‌دهنده یونیسف از گورستان‌های کودکان غزه

سخنگوی صندوق کودکان سازمان ملل متحد با هشدار درباره پیامدهای فجیع حمله احتمالی ارتش صهیونیستی به رفح اعلام کرد که وضعیت معیشتی و بهداشتی این منطقه بسیار وحشتناک بوده و در غزه گورستان‌هایی ایجاد شده که مملو از کودکان است. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، «جیمز الدر» سخنگوی صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) در گزارشی به توصیف وضعیت فوق بحرانی کودکان در نوار غزه اشاره و اعلام کرد که هرگز ویرانی‌هایی مانند آنچه که در خان یونس و غزه شاهد آن بودم در هیچ کجا ندیدم و در صورتی که اسرائیل بخواهد تهدیدات خود را برای حمله به رفح اجرایی کند وضعیت به شدت بدتر خواهد شد.

این سخنگوی یونیسف در مقاله‌ای که در روزنامه گاردین منتشر شد اعلام کرد که جنگ غزه بسیاری از کودکان را مجبور کرده چشمان خود را ببندند و گورستان‌هایی در رفح وجود دارد که پر از کودکان است‌. من هنگام بازدید از بخش مراقبت‌های ویژه در بیمارستان اروپایی در رفح در جنوب نوار غزه کودکان را دیدم که چه وضعیت وخیمی داشتند. تنها چند هفته بعد از اینکه همه جهان کشتار 7 عضو سازمان آشپزخانه مرکزی جهانی در غزه را محکوم کردند، یک ماشین وابسته به یونیسف که در تلاش برای کمک رسانی به غیرنظامیان بود منفجر شد.

وی ادامه داد که حملات هوایی شدید طی این هفته موجب قتل عام شمار زیادی از غیرنظامیان بزرگسال و کودک در رفح شده است. بیش از شش ماه از جنگ در نوار غزه می‌گذرد و این جنگ در حال شکستن سیاه‌ترین رکوردها در جنایت علیه بشریت است. گزارش‌ها نشان می‌دهد که طبق آمار رسمی بیش از 14هزار کودک در نوار غزه قتل عام شده‌اند و با توجه به تهدیدات برای ادامه تجاوزات این اوضاع بدتر می‌شود.

این مسئول سازمان ملل در ادامه درباره عواقب حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به رفح هشدار داده و تاکید کرد که تهدیدات برای حمله به رفح در زمانی است که نوار غزه شاهد یک قحطی واقعی بوده و تعداد کشته‌ها هر روز افزایش می‌یابد. در صورت حمله اسرائیل به رفح وضعیت به سرعت به مرز انفجار و فروپاشی می‌رسد زیرا بیش از 1.4 میلیون غیرنظامی در رفح در سایه شرایط بسیار وخیم معیشتی تجمع کرده‌اند.

روز «کودک فلسطینی»؛ روسیاهی جامعه جهانی مقابل درد کودکان غزهجنگ اسرائیل علیه کودکان غزه

سخنگوی یونیسف با اشاره به کمبود شدید منابع غذایی و آبی چه برای نوشیدن و چه برای مصارف بهداشتی گفت که در غزه دیگر جایی برای رفتن وجود ندارد. وضعیت بهداشتی در رفح بسیار وحشتناک بوده و به ازای هر 850 نفر تقریبا یک توالت وجود دارد و به ازای هر 3500 نفر تنها یک حمام وجود دارد. تصور کنید که یک دختر نوجوان یا یک زن باردار و یا کودکان و سالمندان باید کل روز در صف بایستند تا بتوانند از توالت یا حمام استفاده کنند.

جیمز الدر هشدار داد که حمله به رفح عواقب فاجعه باری خواهد داشت؛ زیرا رفح در واقع شهر کودکان است، جایی که حدود 600 هزار کودک در آن زندگی می‌کنند. همچنین وضعیت بزرگترین بیمارستان باقیمانده در غزه یعنی بیمارستان اروپایی هم بسیار وخیم است.

وی ادامه داد که من در ماه آوریل گذشته به این بیمارستان سر زدم و جراح کودکان بالای سر کودک کوچکی به نام محمود خم شده بود که بر اثر انفجار موشکی که به خانه‌شان اصابت کرده بود، در سرش احساس درد می‌کرد. این جراح در حالی که داشت اشک می‌ریخت از من پرسید: مگر این پسربچه چه کار کرده است؟ امروز از 36 بیمارستان غزه تنها 10 بیمارستان هنوز فعال هستند که آنها هم به طور جزئی کار می‌کنند و این در حالی است که همه کودکان غزه نیاز به مراقبت‌های بهداشتی دارند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • بازسازی چهره زن عراقی از ۷۵۰۰۰ سال پیش / عکس
  • تصاویر و مستندات جدید از نیکا شاکرمی به روایت خبرگزاری قوه قضاییه/ هشدار؛ تصاویر ناراحت‌کننده است
  • روایت تکان‌دهنده یونیسف از گورستان‌های کودکان غزه
  • آثار شهید مطهری عقل را تسلیم و دل را راضی می‌کند
  • آمارهای تکان‌دهنده مصطفی معین از وضعیت جامعه
  • اسناد ساواک درباره‌ی همسر حاج آقا مصطفی خمینی چه می‌گویند؟
  • دستور ساواک برای بازرسی از عروس امام
  • انتشار اسناد ساواک درباره بازرسی از همسر سیدمصطفی خمینی
  • ژاوی: هر وقت احساس کنم که وضعیت در بارسلونا خوب نیست می‌روم
  • ژاوی: هر وقت احساس کنم که وضعیت خوب نیست می‌روم